فرزانه رسانه کارشناسارشد روانشناسی
یک روز صبح را که به قصد رسیدگی به امور روزمره خود از خانه خارج میشوید، درنظر آورید. لباسهایتان را پوشیدهاید و عازم محلکار یا دانشگاه و... میشوید. از در خانه خارج شده و وقتی سر خیابان یا کوچه میرسید، ناگهان صدای سر و صدا و همهمه جمعیت را میشنوید که درگیر جداکردن دو نفر درحال زدوخورد هستند، رد شده و سوار تاکسی میشوید وقتی کرایه را پرداخت میکنید با اخم راننده در آینه روبهرو میشوید که میگوید باید کرایه را کامل پرداخت کنید: به من چه که شما از نیمه مسیر سوار شدهاید! در چنین شرایطی شما دو انتخاب دارید: 1) با عذرخواهی از راننده محترم، حرف نامعقول او را پذیرفته و کل کرایه را تقدیم کنید و 2) غرغرهای راننده را تا انتهای مسیر تحمل کرده و مهمتر اینکه هنگام پیادهشدن مطمئن باشید که ماشین بهطور کاملا اتفاقی(!) با لبه جوی مماس شده و بهطور قطع شما باید در جوی آب پیاده شوید! بگذریم. به مقصد موردنظر که برای مثال، مکانی اداری یا شعبهای از بانک است وارد میشوید. وقتی که میخواهید مراحل کار را شروع کنید اگر خدایینکرده با پرسشی مواجه شوید و از متصدی بانک سوالتان را بپرسید با برخورد تند و خشمگینانهای روبهرو خواهید شد، آنوقت است که از کرده خود پشیمان شده و ترجیح میدهید که سوالات بانکیتان را برای خودتان نگه دارید. در مسیر بازگشت با خود درحال فکرکردن و مرور اتفاقات پیشآمده هستید که ناگهان تصور میکنید گویا پای راستتان کمی به زمین میچسبد. وقتی پایتان را بلند کرده، مشاهده میکنید که با یک آدامس بسیار چسبناک در کف کفشتان طی مسیر کردهاید. وارد خانه میشوید تا برای استراحت و کمی آرامش و تمدد اعصاب، دوش چند دقیقهای بگیرید که متوجه میشوید همسایه طبقه پایین فلکه اصلی آب ساختمان را قطع کرده تا لولههای خانهاش را تعویض کند درحالیکه به شما اطلاع نداده است. درچنین شرایطی اگر کسی با شما روبهرو شده و درخواستی هر چند کوچک کند، یا به هر شکلی با شما ارتباط برقرار کند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آتشفشان خشم شما فوران خواهد کرد. ممکن است فرد مقابل نیز ناراحت شده و در برخورد با فرد دیگری به او پرخاشگری کند و این سلسله ادامه یابد. پس در چنین مواقعی چطور باید با دیگران برخورد کرد یا بهتر اینکه چگونه میتوان از پرخاشگری کردن به دیگران امتناع کرد؟
برای پاسخ به این پرسش لازم است که کمی بیشتر با خشم و نحوه به وجود آمدن آن آشنا شویم. در ابتدا لازم است یادآور شویم که خشم یک هیجان است و هنگامی به وجود میآید که فرد در رسیدن به مقصد یا هدفی به مانع برخورد کند یا کارها، آنطورکه موردنظر اوست پیش نرود. نتیجه بهوجود آمدن خشم عملی است بهنام پرخاشگری که میتواند متوجه خود فرد یا دیگران شود. اگر به ابتدای یادداشت نگاهی دوباره بیفکنیم درمییابیم که اغلب، خشونت و پرخاشگری تنها با یک مورد به وجود نمیآید و اگر نگوییم همیشه، در بیشتر موارد در نتیجه خشمهای انباشته شده از موقعیتها و شرایط متفاوت بروز مییابد. برای پیشگیری از ابراز پرخاشگری باید با مهارت مهارخشم آشنایی داشته باشید. اگر فردی هنگام روبهرو شدن با شرایط ناکامکننده با این مهارت آشنایی کافی داشته باشد، میتواند از
به وجود آمدن آتشفشان خشمش جلوگیری کند و با تخلیه جرعهجرعه هیجان خود از فوران آن پیشگیری کند. ما هر روز دستخوش طوفان حوادث زندگی هستیم و تنها با استفاده از این مهارت استکه میتوانیم خود را در برابر ناکامیها و ناراحتیهایی که روزانه برایمان پیش میآید ایمن سازیم.
متأسفانه، در بیشتر مواردی که افراد به دلیل مشکلات ارتباطی به روانشناس مراجعه میکنند، خشمها و ناکامیهایی وجود دارد که ارتباط ناموثر را موجب شده است. رنجشها و ناراحتیهای اولیه در روابط افراد موجب ایجاد خشم و پرخاشگری در آینده میشوند. بنابراین اگر تمرین کنیم که در زمان به وجود آمدن رنجش و ناراحتی از رفتار دیگران، به جای پرخاشگری متقابل، در زمان و مکان مناسب این موضوع را با آنها مطرح کرده و بیان احساس کنیم، میتوانیم مانع از خشونتهای قابلتوجه بعدی شویم. متاسفانه در اکثر موارد پاسخی که بعد از آزرده شدن نسبتبه رفتار یک فرد از ما سرمیزند، سکوتکردن منفعلانه یا پرخاشگری متقابل است که البته هر دوی این پاسخها نیز به ناکامی و سپس پرخاشگری بیشتری میانجامد.
یکی از فنونی که در مهارت مهارخشم مطرح میشود، ایجاد وقفه زمانی و تنفس مناسب و عمیق است. بدین معنا که هر زمان احساس میکنید تحت فشار روانی زیادی هستید و احتمال هر گونه پرخاشگری در روابط خود دارید، موقعیت را ترک کرده و در مکانی خلوت، کمی تمرین نفسکشیدن انجام دهید و اگر مناسب است فن آرامسازی عضلانی را که روش دیگری برای مهار خشم است اجرا کنید. البته باید آموزش استفاده از این روش را دیده باشید تا در زمان لازم بتوانید بهره کافی ببرید.
بنابراین همانطورکه ذکر شد خشم یک هیجان طبیعی است که احتمال بروز آن در موقعیتهای مختلف در جامعه و برای همه افراد وجود دارد. وظیفه ما بهعنوان یک شهروند دانا، آگاهی و تمرین برای پیشگیری از آسیبزدن به خود و دیگران بهواسطه خشم در این موقعیتهاست.